بیانیه مجمع مدرسین حوزه علمیه قم درباره اعتراضات اخیر
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۶۹۵۲۲
به گزارش «تابناک» به نقل از شفقنا در بخش هایی از این بیانیه آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
امام على علیه السلام: قُلوبُ الرَّعِیَّهِ خَزائِنُ راعیها فَما اَوْدَعَها مِنْ عَدْلٍ اَوْ جَوْرٍ وَجَدَهُ. (غرر الحکم و درر الکلم، ج4، 521)
احساسات قلبی مردم انعکاس عملکرد حکمران آنهاست. آنها عدل یا جور خود را در قلوب مردم خواهند یافت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
انقلاب اسلامی برای نهادینه سازی حاکمیت قانون، احیای حقوق مردم، رفع تبعیضها، دگرگونی نظام سیاسی استبداد فردی به مردمسالاری بود؛ برای استقلال، آزادی، عدالت فراگیر و استقرار نظامی مردمی همراه با حاکمیت قانون و به دور از استبداد و استعمار شرق و غرب بود؛ اما از همان اوایل انقلاب، بحرانهای داخلی و خارجی پی در پی مانع پیشرفت و توسعه متوازن و متناسب با استعداد، ثروت و پیشینه تمدن کشور شد.
در ادامه این بیانیه آمده است: فضا امنیتی گشت و بر طبل انحصار قدرت سیاسی و اقتصادی کوبیده شد. برخوردهای خشن با آزادگان و مخالفان، تحقیر اقلیتهای قومی و مذهبی و زنان و جوانان، فساد گسترده و فاصله طبقاتی، تجربه زندگی چند دهه اخیر حیات ملت ایران شد. ترویج تفاسیر خرافی از مفاهیم دینی، تحمیل عقاید و نظریات مذهبی گروهی خاص به عنوان اسلام ناب و سلب آزادی و ابراز عقیده نواندیشان دینی و دیگران، ارائه تصویری مستبدانه از دین و نظام اسلامی، نپذیرفتنِ حقوق طبیعی اقشار اجتماعی به ویژه زنان، جوانان و کسانی که وابستگی با مدیریت حاکم ندارند، فساد مالی و تورم افسارگسیخته، امید به سادهترین زندگی را برای مردم به ویژه نسل جدید مبدل به رؤیایی محقق ناشدنی کرد و امیدی برای مشارکت در تعیین حق سرنوشت خویش باقی نگذاشت. از این رو فاصله نسل جدید و قدیم روز به روز زیاد و زیادتر شد تا مبدل به گسلی عمیق گشت.
این بیانیه با اشاره به آنچه آن را بحران مقبولیت و مشروعیت دانسته، افزوده است: هنوز هم راه بازگشت بسته نشده است و میشود جبران مافات کرد و گسل مردم و حاکمیت را تا حد زیادی پر کرد. عاجلترین رفتارها در این راستا عبارت است از اینکه:
– حاکمیت به کرامت انسانی همه اقشار جامعه ایران چه مقید به ظواهر شرع و چه غیر مقید، به صورت برابر ادای احترام کند.
– همه زندانیان سیاسی را بدون قید و شرط آزاد کند و دانشجویان را به دانشگاه باز گرداند.
– مرگ مهسا امینی و دیگر کسانی که مدعی قتل عزیزانشان هستند با همکاری خانواده آنها بررسی گردد و نتیجه را اعلام نماید.
– متهمان به قتل نمازگزاران زاهدان توسط قضات مورد اعتماد مردم به صورت علنی محاکمه شوند.
– آزادیهای خود را محدود و آزادی های مردم را در سبک زندگی توسعه دهد.
– اجتماعات را مطابق قانون اساسی آزاد و نیروی انتظامی امنیت آن را تضمین و تأمین کند.
– رادیو تلویزیون خواستههای معترضان و اقشار مختلف مردم را پوشش دهد.
– راه گفتگو با منتقدان و معترضان را باز کند.
– قانون انتخابات را متناسب با خواست مردم اصلاح کند و نظارت استصوابی حذف گردد.
– در سیاست خارجی که موجب انزوای ایران شده و هزینه بزرگی بر کشور تحمیل کرده است و مسئولین را از توجه به ملت خود غافل ساخته است تجدیدنظر شده و روابط بین الملل بر اساس اصول «عزت، حکمت و مصلحت» به طور واقعی مبنا قرار گیرد.
در پایان این بیانیه افزوده است: ما روحانیان ضمن محکوم کردن هر نوع خشونت از هر طرف به مسئولین محترم یادآور میشویم که همه اقشار ملت حتی مخالفان آنها ولی نعمت آنان هستند.
امیدواریم ملت ایران، وکلاء و خدمتکاران خود را در مسیر بازسازی کشور یاری کنند تا کشور عزیز ایران از این بحران خطرناک عبور کند و بیش از این خسارت نبیند.
تداوم راه گذشته موجب افزایش خشونت میشود و تحقق آرمانهای بلند و تاریخی ملت به تأخیر خواهد افکند. ادامه تخریب، خشونت و ویرانی به نفع هیچ کس جز دشمنان ملک و ملت ایران نیست.
انجمن محققان و مدرسان روحانی اصفهان و مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
منبع: تابناک
کلیدواژه: مهسا امینی آنفلوانزا حادثه تروریستی شیراز داریوش فرهود نیلوفر حامدی فریدالدین معصومی حوزه علمیه قم مجمع مدرسین بیانیه اعتراضات مهسا امینی آنفلوانزا حادثه تروریستی شیراز داریوش فرهود نیلوفر حامدی فریدالدین معصومی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۶۹۵۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بودجه دولتی برای حوزههای علمیه | جمع مبلغ نهادهای فرهنگی و مذهبی ۶۷ هزار میلیارد تومان!
روزنامه جمهوری اسلامی به انتقاد از تخصیص بودجه دولتی برای حوزه های علمیه و حرم امام خمینی پرداخت.
این روزنامه نوشت: به مناسبت بررسی بخش هزینههای لایحه بودجه کل کشور سال ۱۴۰۳ فهرستی از بودجههای پیشنهادی دولت برای نهادهای فرهنگی و مذهبی در فضای مجازی و رسانهها منتشر شد که با اعتراضهائی همراه است.
اعتراضها عموماً بر این محورها متمرکز هستند که در شرایط دشوار اقتصادی کشور چرا به این نهادها بودجه تعلق میگیرد و یا چرا چنین مبالغ زیادی برای آنها پیشنهاد شده است؟ محور دیگر اعتراض نیز اینست که این نهادها تأثیر ملموسی بر زندگی مردم ندارند و به همین دلیل تخصیص چنین بودجههائی به آنها منطقی نیست.
طبق آنچه در فهرست منتشرشده آمده، جمع مبلغ پیشنهادی برای نهادهای فرهنگی و مذهبی ۶۷۰ هزار میلیارد ریال است که البته رقم قابل توجهی است.
بدون اینکه درباره محورهای اعتراضات یادشده قضاوتی داشته باشیم، بر این نکته تأکید میکنیم که بعضی از نهادهائی که نامشان در فهرست آمده اصولاً وجودشان ضرورتی ندارد، بعضی دیگر از آنها خاصیتی ندارند، تعدادی نیز به میزان بودجهای که برای آنها پیشنهاد شده اثربخشی ندارند و در مورد حرم امام خمینی نیز همانطور که در سالهای گذشته بارها تذکر دادیم اصولاً اینهمه توسعه و خرجتراشی خلاف مشی خود امام است. باقی میماند بودجهای که برای حوزههای علمیه پیشنهاد شده که اشکال اساسی آن مربوط به استقلال روحانیت است.
در سالهای گذشته هنگامی که به تخصیص بودجه دولتی برای حوزههای علمیه و نهادهای مرتبط با آنها انتقاد میکردیم، بعضی از طلاب و علما در قالب گلایه به ما میگفتند مگر از وضع شدیداً فلاکتبار طلاب و روحانیین از نظر معیشت خبر ندارید که به بودجه مربوط به حوزههای علمیه اعتراض میکنید؟
جواب این بود و اکنون نیز اینست که میدانیم بسیاری از طلاب و فضلای حوزههای علمیه و حتی علمای شهرستانها با فقر و ناداری دست و پنجه نرم میکنند و تعداد زیادی از آنها بخش قابل توجهی از وقت خود را به کارهای خدماتی از قبیل پیک موتوری، مسافرکشی و تمیز کردن خانهها و شرکتها مشغولند تا بتوانند از عهده حداقل هزینه زندگی برآیند. با اینحال به دلایل متعدد معتقدیم روحانیت نباید از بودجه دولتی ارتزاق کند.
ممکن است افرادی به دلایل خاصی که دارند، اعتقادی به آنچه ما به عنوان دلایل متقن برای ضرورت اجتناب روحانیت از پذیرش بودجه دولتی مطرح میکنیم نداشته باشند. این، حق طبیعی آنهاست که اینگونه فکر کنند و از تخصیص بودجه دولتی به حوزههای علمیه دفاع نمایند. میبینیم که در عمل نیز تفکر آنها بر کشور حاکم است و متولیان امور به آنچه دیگران با نیت خیرخواهی و مصلحتاندیشی برای روحانیت میگویند اعتنائی نمیکنند و ترتیب اثر نمیدهند.
مهمترین دلیل برای این تفکر که حوزههای علمیه و دستگاههای مرتبط نباید از بودجه دولتی ارتزاق کنند اینست که وابسته شدنشان به بودجه دولتی آنها را به دولت و حکومت وابسته میکند و استقلال را که سرمایه اصلی روحانیت است از آن سلب مینماید.
هیچکس نمیتواند ادعا کند که روحانیت میتواند به بودجه دولتی وابسته باشد و در عین حال استقلال خود را هم حفظ کند. علت اینکه امام خمینی هرگز اجازه استفاده حوزههای علمیه از هیچ بودجهای غیر از آنچه مردم با طیب خاطر به آنها میدهند را ندادند، همین بود که آن را با استقلال روحانیت در تضاد میدانستند.
تجربه چند دهه اخیر نیز بر صحت نظر امام خمینی مهر تأیید گذاشته است. مراجع صاحبنام و ذینفوذی مانند مرحوم آیتالله فاضل لنکرانی و آیتالله صافی گلپایگانی نیز بر همین عقیده بودند و همین مسیر را ادامه دادند.
نکته دیگری که باید مورد توجه روحانیت قرار گیرد اینست که تنگناهای معیشتی در حال حاضر به آنها اختصاص ندارد. این، گرفتاری بزرگی است که دهها میلیون نفر از مردم کشورمان با آن دست و پنجه نرم میکنند. افتخار روحانیت در طول تاریخ این بود که مانند ضعیفترین اقشار جامعه زندگی میکرد و به همین دلیل، خودش محبوب و کلامش نافذ بود.
حالا هم باید مانند مردم عادی زندگی کند تا مردم پذیرایش باشند. مردم وقتی استقلال روحانیت را ببینند و احساس کنند که حامی آنها و زبان گویای آنهاست، حاضرند هرچه دارند را با روحانیت تقسیم کنند تا این نهاد باقی بماند و بتواند در مقاطع حساس در برابر ظلم و ناروا بایستد.
خوبست این را هم به عنوان نکته پایانی بگوئیم که بودجههای دریافتی حوزهها بیش از آنکه صرف طلاب نیازمند شود به پشتمیزنشینانی میرسد که حوزههای علمیه بدون آن میزها هم میتوانند ادامه حیات بدهند و چه بسا حیات بهتر. با توجه به این واقعیتها آیا بهتر نیست روحانیت خودش پیشقدم شود و از گرفتن بودجه دولتی خودداری کند؟